نوشته شده توسط : ایرانی
تحركات شيطان پرست ها در برخي از مناطق تهران

 





 

اخيراً تحركات گروه های شيطان پرستی در نقاط عمومي و پرجمعيت شهر تهران افزایش یافته است.
خيراً برخي از تحركات شيطان پرست ها در نقاط عمومي و پرجمعيت شهر تهران رويت شده كه در آن تعدادي از جوانان با پوشيدن تي شرت مشكي رنگ و بستن دستبند ها و گردنبندهايي با علائم شيطان پرستي در برخی اماکن  از جمله پارك ها تجمع و اقدام به ترويج فرهنگ خاص شيطان پرستي مي نمايند .

 

 

 

القاء حاکم شدن فضاي امنيتي در دانشگاه‌ها ايران از سوي رسانه

 


 

رسانه‌هاي بيگانه فضاسازي پيرامون وضع حقوق‌بشري در ايران را همچنان پيگيري مي‌کنند.
در اين زمينه همچنان وضع زندانيان و بازداشتي‌ها در پيوند با مسائل انتخاباتي سال گذشته در فضاي تبليغي پيگيري مي‌شود .
 
 اخیراً سوژه جديد گروه های به اصطلاح حقوق بشری توجه به وضع دانشجويان بازداشتي می باشد. علت اين توجه نيز آغاز سال تحصيلي جديد می باشد. مناسبتي که رسانه‌ها همواره توجه ويژه‌اي به آن دارند.به نظر مي‌رسد فضاسازي، القائات، پيش‌فرض‌ها و ادعاهاي طرح شده در فضاي رسانه‌اي تنها در راستاي يک هدف شکل گرفته است: تقابل دانشگاه با حاکميت ! راهبرد تکراري که همواره در فضاي رسانه‌اي دنبال مي‌شود .


 

 

 

سردرگمی غربی ها در واکنش به اعدام ترزا لویس

اعدام ترزا لویس زن کندذهن آمریکایی توسط دستگاه قضایی ایالات متحده، موجی از سردرگمی را در مردم آمریکا پدید آورده است.

بخشی از مردم با دادن حق به بازماندگان قربانیان،‌ عنوان کردند که وقتی شما جان کسی را می‌گیرید، در ازایش باید جان خود را بدهید اما برخی دیگر با یادآوری اینکه این زن، فردی کندذهن است که سریعاً به انجام کاری راضی می‌شده، دولت آمریکا را به خاطر اعدام این زن ملامت کردند.
 
اما آنچه که سبب دوچندان شدن تشویش اذهان عمومی و اختلاف مردم آمریکا در موضوع اعدام ترزا لویس شده، استانداردهای دوگانه دولت ایالات متحده است که با وجود متهم کردن دیگر کشورها، خود شهروندانش را اعدام می‌کند؛ حتی اگر دچار اختلالات روانی باشند.
 
تشویش شکل گرفته در مردم آمریکا، به فضای اینترنت نیز سرایت کرده و سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی نیز از این امر مستثنی نمانده‌اند. سایت پولتیکال فوروم Political Forum که محلی برای گفتگوهای سیاسی است، یکی از سایت‌هایی است که از بحث‌های مربوط به اعدام این زن آمریکایی در امان نمانده است.
 
در توضیح این سایت در خصوص اعدام ترزا لویس آمده است: ترزا زنی است که با وجود معلولیت ذهنی که داشت، به اعدام با تزریق مواد سمی محکوم شد. این زن، اولین زنی است که پس از قریب به صد سال در ایالت ویرجینیا به اعدام محکوم شد.
 
ترزا لویس در سال 2002 به جرم نقشه‌کشی برای قتل همسر و و ناپسری‌اش با هدف دریافت پول بیمه، اعدام شد.
زیر مطلب فوق کاربری با عنوان Barack Obama با اشاره به سفر احمدی‌نژاد به نیویورک عنوان کرد: موضوع اعدام ترزا موضوعی بود که اگر احمدی‌نژاد به آمریکا سفر نمی‌کرد،‌ برای همیشه از دید ما مخفی می‌ماند. او بود که از بی‌عدالتی دولت آمریکا در اعدام یک زن کندذهن خبر داد وگرنه بسیاری از اقدامات اینگونه دولت آمریکا، از سوی رسانه‌های ما بایکوت خبری می‌شود.
 
Geddon M3، کاربر دیگری بود که با اشاره به تلاش ترزا برای دریافت حق بیمه عنوان کرد: کسی که چنین نقشه‌ای کشیده از سلامت عقل برخوردار و مستحق اعدام است.
 
کاربر دیگری با عنوان Waltky نیز در واکنش به استدلال کاربر قبلی اظهار داشت: اگر این طور است که کسی که دیگری را می‌کشد، مستحق اعدام باشد،‌پس چرا دولت آمریکا به اعدام یک زن ایرانی که قاتل همسرش است، اعتراض می‌کند؟ 
 
 Makedde نیز با شرم‌آور دانستن اعدام یک زن کندذهن در آمریکا تصریح کرد: کشتن افراد به هیچ وجه درست نیست حتی اگر آن‌ها دیگران را کشته باشند.
 
SiliconMagician در پاسخ به کاربر قبلی اظهار داشت: فرض کنید ما مخالف اعدام باشیم. آیا نباید وقتی شما جان یک نفر را می‌گیرید در ازایش جان خود را بدهید؟ 
 
وی افزود: زندگی قاتل شوهر، با ارزش نیست بلکه زندگی قربانی با ارزش است.
 
Uncle Meat در واکنش به این اقدام دولت آمریکا اظهار داشت: روز مرگ عاملان این اعدام کی فرا خواهد رسید؟  
 
SiliconMagician در پاسخ به وی عنوان کرد: کسی که دیگری را بکشد مستحق مرگ است. جامعه‌ای که مجرمان را به سبب جنایات مخوفشان به مرگ محکوم کند، در حقیقت از جان هزاران بی‌گناه دیگر حمایت کرده است.


 

 

 

بهزاد نبوی استاد مخملباف است

محسن مخملباف طی ده سال اخیر در زندگی هنری و شخصی‌اش چنان سیر نزولی را در پیش گرفت که حتی آن گروه از منتقدانش که در دهه‌های شصت و هفتاد او را به خاطر ساخت آثارش تحسین می‌کردند هم از وی بریده و به نقد رفتار غیرمنطقی او مبادرت نموده‌اند.مخملباف که زمانی می‌کوشید با ژست‌های روشنفکرانه، خود را انسانی آگاه به مسائل روز نشان دهد از بیش از یک دهه پیش بخصوص درجریان مسائل به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری خیلی راحت به پیاده‌نظام جریان فتنه تبدیل شد و راهی را رفت که بسیاری از چهره‌های مشهور ضدمردمی ایران سال‌ها پیش از وی پیموده بودند و نتیجه‌ای عایدشان نشده بود.در بررسی رفتار متناقض مخملباف طی دهه‌های مختلف بیش از هر چیز این تزلزل بنیان فکری اوست که رخ می‌نمایاند؛ تزلزلی که قبل از هر چیز برآمده از پائین بودن دانش فرهنگی- سیاسی وی در برخورد با اتفاقات پیرامونش است. 

این مسئله‌ای است که به‌تازگی از سوی اصغر آب‌خضر که یکی از جانبازان جنگ تحمیلی و از نویسندگان خوش‌قلم کشور است، هم به خوبی مورد تأکید قرار گرفته! آب‌خضر در بخشی از گفت‌وگویش با نشریه مثلث می‌گوید: «مخملباف در یک محیط نامأنوس و مشکلات عدیده‌ای که درون خانواده‌اش وجود داشت تربیت شده و ناخواسته درگیر مسائل سیاسی شد. در محله‌شان تیراندازی می‌شود و او هم مثل یک تعداد جوانی که دنبال تروریست‌ها می‌کردند، می‌رفته که ناخواسته اسلحه آن پاسبان دستش می‌افتد و فکر می‌کنند این یک عنصر سیاسی است. یک جوان نارس و ناپخته را می‌گیرند و می‌برند زندان؛ هم‌بند شهید رجایی و بهزاد نبوی می‌شود. اما شهید رجایی کمتر روی او تأثیر می‌گذارد و بیشتر بهزاد نبوی است که او را تحت سیطره خویش درمی‌آورد. نبوی او را تربیت می‌کند و همان جا این جوان که خمیرمایه انقلابی درونش دمیده نشده بود دچار مشکل فکری می‌شود.» 
 
آب‌خضر به نکته کاملاً درستی اشاره کرده؛ مخملباف کاملاً ناآگاهانه به وادی‌هایی وارد شد که هیچ چیز از آن‌ها نمی‌دانست و همین انحراف رفته‌رفته او را به جایی رساند که این روزها همپالکی سلطنت‌طلبانی شده است که هیچ جایی در ایران ندارند. برای آدمی به مانند او جز دعا چه کاری می‌توان کرد؟! 
 


 

 

 

انتشار نسخه سانسور شده یازده سپتامبر

وزارت دفاع امریکا مانع از انتشار کامل کتابی درباره حادثه یازده سپتامبر شد.

شبکه تلویزیونی الجزیره : کتابفروشی های امریکا فروش کتاب سانسور شده " عملیات قلب سیاه " را پس از آنکه پنتاگون نسخه نخست آن را در بیستم سپتامبر جاری از بین برد ، آغاز کردند.

پنتاگون این اقدام خود را به دلیل وجود داشتن اطلاعات محرمانه در این کتاب مرتبط دانست که به امنیت ملی امریکا زیان وارد می کند.

براساس این گزارش ، عملیات قلب تاریک عنوان کتاب آنتوفی شفر کارمند سابق دستگاه جاسوسی امریکاست که سرگرد کنونی در ارتش ذخیره این کشور است.

این کتاب، پنتاگون را به دردسر انداخت و 9500 نسخه آن را زمانی که فروش آن شروع شده بود ، از بین برد و نسخه دوم سانسور شده آن را منتشر کرد.

سرگرد آنتوفی شفر که هم اکنون از مصاحبه با رسانه ها ممنوع است پنتاگون را به سرکوبگری علیه کتابش متهم کرده است.

وی تاکید کرد دستگاه های امنیتی امریکا به وابستگی محمد عطا به سازمان القاعده اطلاع داشتند.

وی یکی از ربایندگان هواپیمای یازده سپتامبر بود که به مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کرد .

بر اساس یک ماموریت جاسوسی موسوم به " خطری ممکن " که در اواخر دهه 90 میلادی تا سال 2000 انجام شد، این نتیجه حاصل شد که محمد عطا عضو القاعده بوده و تهدیدی برای امنیت ملی امریکاست.

مارک شویر کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ، سیا ، نیز گفت : حملات یازده سپتامبر به این دلیل روی داد که تعامل بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا با مساله امنیت ملی این کشور با توجه به اطلاعاتی که داشت ضعیف بود ، حتی جرج بوش رئیس جمهور سابق این کشور نیز فرصت از بین بردن بن لادن و الظواهری را داشت.

تلاش مولف این کتاب بیشتر بر شکست کمیته حقیقت یاب یازده سپتامبر و همچنین فرصت های زیادی که برای کشتن بن لادن وجود داشت متمرکز بود ولی پنتاگون آن را نابود کرد.

مولف این کتاب کمیته حقیقت یاب حادثه یازده ستامپر را به حذف شهادت وی در گزارش نهایی خود متهم کرده است.

الجزیره تصریح کرد : این اولین کتابی نیست که از ناکامی های امنیتی قبل از یازده سپتامبر سخن می گوید ولی اولین باری است که از اطلاعاتی محرمانه سخن می گفت.

قطع نظر از این که چه اطلاعاتی در این کتاب سانسور شده وجود داشته است ولی آنچه که در نسخه اصلی ویران شده و دیگر کتاب ها از این دست وجود دارد، تاکید می کند جنگ هایی که آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر شروع کرده پیروزی برای این کشور نداشته و مصیبت و فاجعه را رقم زده است.
 


 

 

 

فريد زكيريا - سردبير نيوزويك:
آمريكا بازيچه احمدي نژاد شده است
توهم انقلاب مخملي در ايران اشتباه است. جمهوري اسلامي در ميان ملت ايران حاميان بسياري دارد كه اپوزيسيون نمي تواند آن را تغيير دهد.

روشنگري هاي مستند و مانور ديپلماتيك موفق دكتر احمدي نژاد همچنان در كانون تحليل رسانه هاي خارجي و ضدانقلاب قرار دارد و جالب اينكه همين رسانه ها با لحني عصباني از يكديگر مي خواهند اين قدر به رئيس جمهور اسلامي ايران اهميت ندهند و ضمن گرفتار شدن در بازي احمدي نژاد، آب به آسياب جمهوري اسلامي نريزند!

فريد زكريا سردبير مجله نيوزويك و از مشاوران دولت اوباما در گفت وگو با سي ان ان اگرچه ادعا مي كرد «اغراق در اهميت سفر احمدي نژاد بزرگترين اشتباه است» اما اذعان كرد: در سالهاي اخير صرف صبحانه خبرنگاران آمريكايي با احمدي نژاد به يكي از سنت هاي ثابت و سالانه سازمان ملل تبديل شده است. بدون شك او در زمينه روابط عمومي و برخورد با خبرنگاران باتجربه شده است. او در مجامع عمومي و در برابر خبرنگاران با اعتماد به نفس فراوان حضور پيدا مي كند. احمدي نژاد در اين ديدارها بدون هيچ ترديد و تزلزل و نقطه ضعف ظاهر مي شود و لحني بسيار قاطع دارد.
وي با بيان اينكه توجه رسانه ها، باعث تقويت موقعيت احمدي نژاد در داخل ايران مي شود، گفت: با وجودي كه رسانه هاي غربي مي دانند احمدي نژاد قصد بهره برداري از سفر به نيويورك را دارد، سفر او را عمده كرده و آب به آسياب او مي ريزند اما گذشته از جنبه هاي تبليغاتي، يكي ديگر از اهداف او دنبال كردن اهداف و منافع ملي ايران است. البته به شيوه زيركانه و حيله گرانه كه وي و همفكرانش به آن معتقدند.

فريد زكريا در توضيح اين زيركي گفت: براي نمونه يكي از مسائلي كه در سخنراني ها و مصاحبه هاي وي بيش از همه عمده مي شود مسئله فلسطينيان است. بدون شك هدف او اين است كه در تاثيرگذاري بر بحران خاورميانه از رقباي منطقه اي خود مثل مصر يا عربستان پيش بگيرد. او به نسبت دولتهاي ميانه رو عرب خيلي تندروتر و سركشانه تر در مورد دفاع از حقوق فلسطينيان و يا حمله به اسرائيل اظهار نظر مي كند. به همين خاطر دولت هايي چون مصر يا عربستان سعودي نمي توانند به طور علني عليه ايران و يا احمدي نژاد حرفي بزنند چون بخش عمده اي از افكار عمومي جهان عرب احمدي نژاد را مدافع حقوق اعراب و فلسطينيان مي داند.
سردبير هندي تبار نيوزويك مي گويد: حقيقت اين است كه ايراني ها تمايلي به مذاكره با اوباما ندارند و آمريكا هنوز هم كليد سحرآميز براي گشايش اين دروازه را پيدا نكرده است. واقعيت اين است كه يكي از جوهره هاي اصلي در ذات حكومت اسلامي ضديت با آمريكاست و زدودن اين عنصر، كاري ناشدني است.
يادآور مي شود سردبير مغرور نيوزويك اواخر خرداد امسال مقاله اي در واشنگتن پست نوشت كه باعث جنجال فراوان در محافل خارجي و ابراز يأس ضدانقلاب شد. وي تصريح كرده بود: توهم انقلاب مخملي در ايران اشتباه است. جمهوري اسلامي در ميان ملت حاميان بسياري دارد كه اپوزيسيون نمي تواند آن را تغيير دهد. من خودم از حاميان سرسخت اپوزيسيون سبز بوده و بارها مقاله و سخنراني در حمايت از آنها ترتيب داده ام اما فكر نمي كنم اين جريان از پس سرنگوني برآيد. جمهوري اسلامي حاميان بسياري در ميان ملت ايران دارد. مازيار بهاري خبرنگار ما (نيوزويك) كه در ايران به زندان افتاده بود عقيده دارد آيت الله خامنه اي همچنان محبوب ترين چهره سياسي در ايران است. جمهوري اسلامي از مذهبي بودن مردم و ميهن پرستي آنها برخوردار است و انقلاب مخملي در اين كشور مثل اروپاي شرقي امكانپذير نيست.
غير از عصبانيت فريد زكريا از قرارگرفتن سفر رئيس جمهور اسلامي ايران در كانون توجه رسانه هاي جهاني، نويسنده سايت ضدانقلابي جرس هم نسبت به اين رويكرد رسانه هاي جهاني به خشم آمده و مي نويسد: بارها از خود پرسيده ام كه چرا رسانه هاي غرب در مواجه با شخصي چون احمدي نژاد تا اين اندازه ناشيانه عمل مي كنند و هرگز نمي توانند آن گونه كه بايد او را به چالش بكشند. آيا همين رسانه ها هستند كه دولتهاي غرب به شدت از آنها واهمه دارند يا اينكه اين رسانه ها بيشتر بوقچي هاي كم اطلاعي هستند كه تنها در مواجهه با مسائل داخلي خود توانايي هايي از خود بروز مي دهند و در مسائل خارجي و يا ماجراهايي كه برايشان چندان از اولويت برخوردار نيست چنين رفتارهايي سطحي از خود نشان مي دهند؟ قطعا تجربه غرب در وادي رسانه بسيار بسيار از رسانه هاي كشوري چون ايران بيشتر و حرفه اي تر است و همين باعث تعجب من مي شود. نمي خواهم زيركي هاي آقاي احمدي نژاد را منكر شوم. او آدم رسانه و جنجال است. او به خوبي توانايي ايجاد يك بمب خبري كه تا مدتها مي تواند رسانه ها و توجه ها را به خود جلب كند را دارد.
روزنامه سعودي الشرق الاوسط هم به قلم عبدالرحمن الراشد نوشت «ستاره شدن احمدي نژاد در مقايسه با اعضاي 191 هيئت شركت كننده در نشست مجمع عمومي سازمان ملل تعجب برانگيز نيست چرا كه او تنها كسي بود كه در اين نشست به مصاف قدرتمندترين كشور جهان رفت و به همين دليل تمامي حوادث سفرهاي او به موضوع داغ رسانه ها مبدل شده است.» اين روزنامه تصويري از احمدي نژاد را در حالي كه علامت V (پيروزي) را نشان مي دهد، منتشر كرد.
روزنامه آمريكايي سياتل تايمز نيز معتقد است: احمدي نژاد امسال نقش يك كارآگاه را ايفا كرد و در مجمع عمومي سازمان ملل، آمريكا را مسئول حملات 11سپتامبر معرفي كرد. اظهارات او حساب شده بود و توجهات جهاني را از مسائلي چون برنامه هسته اي ايران منحرف كرد. اظهارات رئيس جمهور ايران تمام مباحثات آن روز در نيويورك را تحت الشعاع قرار داد.
 

 

 

 

بالاترين:
براي موسوي فقط لامذهبها باقي مانده اند
طرفداران مذهبي موسوي در جنبش سبز بعد از نماز جمعه خامنه اي به خانه هايشان بازگشتند. حالا فقط لائيك ها و سكولارها پاي موسوي مانده اند كه آنها هم به تدريج جدا مي شوند.
آقاي موسوي! ما با تمام وجود از اسلام به هر قرائتي متنفريم. طرفداران مذهبي شما در جنبش سبز بعد از نماز جمعه خامنه اي به خانه هايشان بازگشتند. حالا فقط لائيك ها و سكولارها پاي شما مانده اند كه آنها به تدريج جدا مي شوند.
اين جملات، بخشي از تحليل سايت صهيونيستي بالاترين است كه از موسوي خواسته روگرداني از اسلام، انقلاب و امام خميني را علني كند و باعث ريزش بيشتر عناصر ضدانقلاب باقي مانده در اطراف خود نشود. بالاترين مي نويسد: آقاي موسوي با چه زباني به شما بگوييم از اسلام و خميني دم نزنيد؟ شما از يكطرف مي گوييد رهبر جنبش سبز نيستيد و از طرف ديگر بيانيه از همين جايگاه صادر مي كنيد و مكرراً اسلام رحماني و آرمان هاي امام و... را تكرار مي كنيد. آيا شما نمي دانيد دموكراسي با مفاهيمي مثل اسلام و خميني و انقلاب هيچ سنخيتي ندارند. آيا شما نمي دانيد اكثر سبزهاي طرفدار دموكراسي، افراد سكولار و لائيك هستند كه با تمام وجود از اسلام (چه اسلام رحماني و چه اسلام خشماني) و خميني و انقلاب اسلامي متنفرند؟ آيا شما نمي دانيد طرفداران مذهبي جنبش سبز بعد از آن نماز جمعه خامنه اي به خانه هايشان برگشتند و اين ليبرال ها و لائيك ها و چپ ها بودند كه در تظاهرات ها شركت فعال داشتند؟ آيا شما نمي بينيد اكثر كساني كه در عرصه اينترنت در حال مبارزه ]!؟[ با جمهوري اسلامي هستند از همين افراد لائيك و چپ و ليبرال مي باشند.
نويسنده اين سايت ضد انقلابي تأكيد كرد: آقاي موسوي به شما بگويم! بسياري از دوستان من فقط و فقط به خاطر مواضع نسنجيده و تأكيد شما بر روي اسلام و خميني و انقلاب از جنبش سبز روي گردان شدند و اگر بخواهيد در همين مسير سير كنيد من هم جدا خواهم شد و بترسيد از آن روزي كه تعداد اين منهاها ]رأي منفي[ آن قدر زياد شود كه فقط شما بمانيد و دوستان اصلاح طلبتان.
بالاترين به اين واقعيت اشاره نكرده كه بسياري از مدعيان اصلاح طلبي نيز هم اكنون با زبان سرزنش و ملامت با موسوي روبرو مي شوند و او را باعث بي آبرو شدن اين جريان نزد مردم و حاكميت تلقي مي كنند.
از سوي ديگر سايت ضدانقلابي خودنويس در تحليل مشابهي نوشت: اصلاح طلبان هم خدا را مي خواستند و هم خرما را. هم مي خواستند با مخالفان باشند و هم در حاكميت بمانند. آنها مي دانستند كه در صورت خروج از حاكميت و اتهام براندازي، كارشان تمام است. اصلاح طلبان هر دو را مي خواستند اما قادر به رسيدن به هيچ كدام نبودند. با فروكش كردن تظاهرات خياباني، حمايت هاي مخالفان از آنها دچار آسيب شد. آنها به فضاي اينترنت اميد بستند ولي اين اتفاق هم كه پايگاهي در اينترنت داشته باشند رخ نداد. بيانيه هاي تند و آتشين و لابي در اينترنت هم هيچ كمكي به بهبود اوضاع آنان نكرد. اوضاع آن چنان وخيم شد كه موسوي هرگونه اختلاف جنبش سبز و اصلاح طلبان را به شدت تكذيب كرد غافل از اينكه راه پيش از اين جدا شده بود. اگر اوضاع به همين منوال پيش برود، اصلاح طلبان كاملاً نابود خواهند شد. براي آنها هم خدا و هم خرما از دست رفت.


 

 

 

رضایی:بین‌من‌ومیرحسین‌وکروبی‌فرق‌است
محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين مراسم با بيان اين‌كه بدون درگير كردن نخبگان كشور در توسعه، فقر و عقب‌ماندگي را نمي‌توانيم كنار بزنيمف گفت: مشاركت نخبگان و دولت و مجلس بايد دو طرفه باشد.

رضايي دانشجويان را نمايندگان واقعي ملت ايران خواند و ضمن تبريك هفته دفاع مقدس حادثه جنگ را حادثه‌اي بسيار مهم قلمداد و اظهار كرد: اين حادثه كمتر از خود انقلاب نيست.

وي به بيان علل آماده بودن شرايط در كشورمان براي تجاوز عراق به خاك ميهن‌مان پرداخت و خاطرنشان كرد: در روزهاي اول جنگ بسيار ناموفق بوديم و در اين سال هرچه ايران حمله مي‌كرد با عدم موفقيت رو‌به‌رو مي‌شد، حال آقاياني كه يك زماني در ايران مسووليت داشتند با مصاحبه با رسانه‌هاي خارجي مانورهايي مي‌دهند، ولي در زماني كه مديريت دست اين افراد بود، هر حمله‌اي كه به ما مي‌شد با عدم موفقيت روبه‌رو بوديم و اين افراد حتي نتوانستند يك تپه را آزاد كنند.

فرمانده اسبق كل سپاه خاطرنشان كرد: بعد از به وجود آمدن تحولات در جبهه‌هاي جنگ و وقتي جنگ را افراد گمنامي به دست مي‌گيرند كه اولا در نظامي‌گري سابقه‌اي نداشتند و ثانيا جزء چهره‌هاي برجسته سياسي و نظامي كشور نبودند، اوضاع تغيير كرد.

رضايي با بيان اين‌كه بخشي از اين افراد گمنام دانشجويان بودند، اظهار كرد: وقتي كه اين دانشجويان به صحنه آمدند و زماني كه به نيروهاي جوان ايراني ميدان دادند و به او اعتماد كردند و از اين‌كه او اشتباه نكند، نترسيدند شرايط تغيير كرد؛ البته اين موضوع از سر ناچاري بود؛ چراكه وقتي وضع‌مان خوب نباشد و فضا بسته باشد انسان‌هاي شايسته فرصت پيدا مي‌كنند كه خود را نشان دهند. در سال اول جنگ هيچ فرصتي براي ظهور باكري‌ها، همت‌ها و متوسليان‌ها پيدا نشد و از ابتداي سال دوم جنگ در جبهه‌هاي جنگ ايران و عراق تحولي شكل گرفت.

وي در ادامه با اشاره به انجام عمليات‌هايي چون شكست حصر آبادان، طريق‌القدس، فتح‌المبين و بيت‌المقدس اظهار كرد: وقتي كه ما با پيروزي‌هاي متعدد مواجه شديم، دنيا مجبور مي‌شود كه اولين قطعنامه را به نام قطعنامه 598 براي ما صادر كند. اكثريت بندهاي اين قطعنامه در اوج پيروزي‌هاي ايران نوشته شده است. هر چند برخي از اين بندها دوپهلو بود و مسوولان ايران در يك سال آخر جنگ تلاش مي‌كردند جاي بعضي از اين بندها را با هم عوض كنند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: البته پذيرش قطعنامه از سوي ما مشروط بود؛ ما مي‌گفتيم كه بايد بيانيه دبيركل سازمان ملل نيز در اين راستا صادر شود و مساله آزادي اسرا قبل از آتش‌بس صورت بگيرد. به هر ترتيب ايران قطعنامه را رد نمي‌كرد ولي پذيرش خود را نيز اعلام نكرد. در ادامه وقتي قرار شد بيانيه‌ دبيركل سازمان ملل صادر شود و ما قطعنامه را قبول كرديم، عراق به خاك ما پيشروي كرد.
رضايي گفت: به كساني كه مي‌گويند جام زهر و معتقدند كه طرفدار ولي فقيه هستند، بايد گفت آن موقع مقام معظم رهبري به جبهه آمده بودند و ايشان در جبهه تحول بزرگي را ايجاد كردند. ما به ايشان پيشنهاد كرديم كه از مرز عبور كنيم؛ اما ايشان گفتند كه بايد با امام مشورت كنند. حاج احمدآقا به ايشان پيام دادند كه امام اين موضوع را نمي‌پذيرند و مقام معظم رهبري نظر امام را به ما منتقل كردند.

وي تاكيد كرد: دشمنان مي‌خواستند يك بار ديگر ملت ايران را به زانو دربياورند ولي ما با سربلندي از چنين حادثه بزرگي بيرون آمديم. برخي نيز بعد از جنگ به سراغ كارهاي خود رفتند و برخي مثل ما مانديم؛ چراكه هنوز حوادثي در كشور وجود داشت، ولي وقتي كه شرايط مساعد شد، من طي درخواستي از مقام معظم رهبري خواستم كه بيرون بيايم و در واقع من جزء آخرين دانشجويان انقلاب بودم كه از سپاه بيرون آمدم.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام خاطرنشان كرد: دانشجويان زماني اين استعداد را داشتند كه لباس دانشجويي را به خاطر ضرورت ملي در بياورند و لباس بسيجي به تن كرده و از كشورمان دفاع كنند و مي‌توان گفت اگر دانشجويان نبودند و به ملت ايران كمك نمي‌كردند مطمئنا ما نمي‌توانستيم اين حادثه بزرگ را با پيروزي سپري كنيم.

رضايي با مورد توجه قرار دادن نقش دانشجويان در 15 خرداد، ملي شدن صنعت نفت و 16 آذر اظهار داشت: از زماني كه نهاد دانشگاه در جامعه ايراني شكل گرفت، اين نهاد همواره رسالتي انقلابي داشته و در اين راستا به دفاع از ملت خود برخاسته است.

وي در ادامه با تاكيد بر اين‌كه « امروز كه در دوران توسعه كشور قرار داريم،‌ بدون درگير كردن نخبگان نمي‌توانيم فقر و عقب‌ماندگي را كنار بزنيم» خاطرنشان كرد: از طرفي نخبگان بايد به دولت و مجلس كمك كنند و از طرفي ديگر دولت و مجلس هم بايد كمك كننده نخبگان باشند تا بين سياست و نخبگان شكافي شكل نگيرد.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اين‌كه ما مي‌توانيم از راه ديپلماسي تحريم‌ها را خنثي كنيم، گفت: دنيا به ايران نيازمند است و ما مي‌توانيم نقش‌هاي بزرگي در صحنه بين‌الملل ايفا كنيم. از سوي ديگر ارتباط با جهان اسلام، سوريه و لبنان و نهضت‌هاي آزادي‌بخش، همچنين ارتباط با ملت خودمان از ديگر ابزارهايي است كه مي‌توانيم در اين مسير به كار گيريم. همچنين ما مي‌توانيم تحريم‌ها را از طريق ديپلماسي و يا حتي مذاكره خنثي كنيم.

رضايي با تاكيد بر اين‌كه « ما در حال حاضر نيازمند انقلابي بزرگتر از انقلاب اسلامي و جنگ هستيم» اظهار كرد: من اين حرف را مي‌زنم حال هر حكمي عليه من مي‌خواهند صادر كنند. مطمئن باشيد با شناختي كه من از جوان‌هاي ايران در جنگ دارم اگر امكانات لازم به جوان‌هاي ما داده شود، جوانان ما مي‌توانند در مدتي كوتاه علم، دانش، اقتصاد و كشاورزي ايران را ارتقاء دهند.

وي نقش دانشگاه‌ها را در جهاد علمي حائز اهميت دانست و گفت: هم‌اكنون بين دانشگاه و صنعت ما شكاف وجود دارد؛ چراكه از مهارت، كارآفريني و دانشي كه در دانشگاه‌هاي ما ذخيره شده است استفاده نمي‌شود؛ بنابراين بين دانشگاه و صنعت بايد پلي زده شود تا از اين طريق بسياري از مشكلات همچون فقر، گراني و بيكاري رفع شود.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اينكه چطور شد حضرت امام(ره) در بحث پذيرش قطعنامه از تعبير جام زهر استفاده كردند، با بيان اين‌كه وقتي آيات الهي ناسخ و منسوخ دارد، شما مي‌خواهيد رهبران الهي ناسخ و منسوخ نداشته باشند، اظهار داشت: امام در تيرماه و در بدترين شرايط قطعنامه را پذيرفتند. قطعنامه در زمان پيروزي‌ها صادر شد؛ اما ما در زمان شكست‌ها مي‌خواستيم آن را بپذيريم. حدود دو ماه بعد از مساله جام زهر، امام فرمودند كه حتي يك لحظه نادم و پشيمان نيستم، آن‌هايي كه صحبت از جام زهر مي‌كنند خداي ناكرده مي‌خواهند بگويند سر امام را كلاه گذاشتند، چرا عده‌اي مي‌خواهند امام را تضعيف كنند؟ امام كه تحت فشار قرار نمي‌گرفت.

رضايي افزود: جنگ با پذيرش قطعنامه به پايان نرسيد، بعد از پذيرش قطعنامه جنگ جديدي شروع شد و تمام مرداد ماه را در برگرفت و امام در اين شرايط گفتند كه من حتي يك لحظه نادم و پشيمان نيستم.
وي در پاسخ به سوال دانشجوي ديگري مبني بر اين‌كه آيا مي‌شد از وقوع جنگ پيشگيري كرد، گفت:‌ جنگ را بايد پيشگيري كرد و اصلا شكل گرفتن نيروهاي مسلح به خاطر جنگيدن نيست، براي جلوگيري از وقوع جنگ است يا اين‌كه اگر جنگي اتفاق افتاده در كوتاه‌ترين مدت مثلا ظرف 48 ساعت آن را تمام كنند.

فرمانده سپاه در ايام دفاع مقدس با بيان اين‌كه جنگ در اسلام اصالت ندارد،‌ بلكه بازدارندگي اصالت دارد، گفت: هر كسي كه براي گرفتن ديگر كشورها قدرت درست كند يا ماليخوليا دارد يا اين‌كه از مسير انسانيت خارج شده است.

رضايي خاطرنشان كرد: وقتي صحبت از قيام امام مهدي(عج) به بيان مي‌آيد اكثرا به بخش نظامي‌گري در مورد ايشان مي‌پردازند اين در حالي است كه جهاد ايشان قبل از اين‌كه نظامي باشد، علمي، اخلاقي و انساني است.

وي با بيان اين‌كه ما نمي‌خواستيم جنگ شود، گفت: اگر ما اين‌طور مي‌خواستيم كه بايد سر مرز مي بوديم در حالي كه ايران سر مرز حضور نداشت اگر از مرز عبور كرديم به دليل وجود شروري در منطقه بود كه اسنادي كه وجود داشت را پاره كرده بود و آن را نمي‌پذيرفت. من قبول دارم كه مي‌شود از جنگ‌ها جلوگيري كرد؛ اما در بحث جنگ ايران و عراق بايد گفت كه اين جنگ، جنگ برنامه‌ريزي شده‌اي بود و قدرت‌هاي بين‌المللي صدام را وادار به اين كار كردند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين سوال كه يك دانشجوي ايراني و مسلمان چطور مي‌تواند هويت ايراني و مسلماني خود را با هم جمع كند، گفت: در اين بحث اشتباه بزرگي در چند دهه اخير صورت گرفته و آن اين است كه مذهب را از هويت ايراني جدا مي‌كنند. اين در حالي است كه قبل و بعد از اسلام هويت ايراني با مذهب همراه بوده است. اگر مي‌گوييم اسلامي ـ ايراني و يا ايراني ـ اسلامي، به اين معنا نيست كه اين دو، دو عنصر جدا هستند بلكه اين دو يك معنا را به ذهن متبادر مي‌كنند كه آن هويت ملي است.

رضايي با تاكيد بر اين‌كه « هويت ملي همواره ايراني ـ مذهبي بوده است» گفت: ايراني ـ مذهبي قبل از اسلام يك تركيب و بعد از اسلام تركيب ديگري داشته است. معلوم است كساني كه خود را دچار اين‌گونه مناقشات مي‌كنند، تعريف روشني از هويت ندارند.

وي با بيان اين‌كه « استفاده از سبك مديريتي كه آن را از جنگ به دست آورده بوديم، هنر ما در اين عرصه بود» اظهار كرد: در 2500 سال پيش كه اين روزها از آن زياد ياد مي‌شد با لشكركشي صفر نمي‌شد اين همه كشور را گرفت. بين يادگيري و آموزش تفاوت وجود دارد، چنانچه مي‌بينيد يك نفر بي‌سواد مي‌تواند عالم بزرگي شود؛ اما در صحنه متولوژي يادگيري موفقيتي نداشته باشد. ما سعي كرديم در صحنه يادگيري متون لازم را بياموزيم.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ دانشجويي كه پرسيد: با توجه به اين‌كه برخي در مورد دفاع مقدس مدعي هستند كه به افشاگري‌هايي پرداختند و با رسانه‌هاي بيگانه نيز برنامه‌هايي پي‌درپي داشتند، شما نظرتان در اين راستا چيست؟، گفت: در تمام بيست سال بعد از جنگ در هر دوره‌اي درباره دوران دفاع مقدس مطلبي گفته شد. در زمان تكنوكرات‌ها گفتند كه جنگ خسارات زيادي براي ما به بار آورد. در زمان اصلاح‌طلبان گفته شد كه جنگ بعد از آزادي خرمشهر بايد تمام مي‌شد و در زمان اصولگرايان در مورد جام زهر صحبت شد. به نظر من تا پنجاه الي صد سال ديگر درباره اين جنگ حرف وجود دارد و حرف گفته خواهد شد.

رضايي خاطرنشان كرد: قبل از رقابت‌هاي سياسي و قومي با ايران و ايراني‌ها، يك رقابت فلسفي و فكري در دنيا داريم و آن اين است كه نظام‌هاي فكري دنيا نمي‌خواهند تفكر و انديشه امام و انقلاب اسلامي به تمدن و فرهنگ تبديل شود و آنها از اين موضوع مي‌ترسند.

وي گفت: ما در دوران يك جامعه‌ نمونه در ايران هستيم كه البته كار آن كند شده است و با مسائل داخلي هزينه‌بر مواجه شد‌ه‌ايم.

رضايي با بيان اين‌كه حمله به دفاع مقدس يكي از مواردي است كه برخي مورد توجه قرار مي‌دهند، اظهار كرد: اين هجوم‌ها در آينده ادامه پيدا خواهد كرد؛ البته معنايش اين نيست كه جنگ اشكال نداشت و ما اشتباهي نداشتيم و اگر جنگ جديدي رخ دهد، نبايد اشتباهات‌مان را كنار بگذاريم، جنگ براي ما درس‌هاي فراواني داشت.

وي افزود: تنها در يك شرايط جنگ مي‌توانست اتفاق نيفتد و آن اين بود كه از انقلاب‌مان دست بكشيم كه اگر اين‌طور مي‌شد به گذشته و اوضاعي كه ملت ما از آن فاصله گرفته بود، باز مي‌گشتيم.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام خاطرنشان كرد: من بعد از بيست سال سندي را منتشر كردم؛ اما زماني كه اين سند را منتشر كردم، يكسري سايت‌ها و روزنامه‌ها به درگيري با من پرداختند. من اين همه سند و نامه دارم، اما بعد از بيست سال با اين همه محافظه‌كاري يكي از رضايي با تاكيد بر اين‌كه من هميشه در نوع مديريتم دو بعد معنويت و عقلانيت را رعايت كرده‌ام و معتقدم اين دو بدون ديگري ما را به جايي نخواهند برد، اظهار كرد: فرماندهان جبهه‌ها در كنار خواندن نماز شب‌هاي‌شان در مورد هيچ طرح و عملياتي بدون برنامه‌ريزي و بحث و بررسي تصميم نمي‌گرفتند اين‌طور نبود كه شب روضه بخوانيم، دعا كنيم و صبح به خط بزنيم. اگر نمي‌شد مي‌گفتيم ما مشكل نفساني داشتيم همچنين اگرچه هيچ عملياتي را بدون ذكر يا زهرا و ... شروع نمي‌كرديم ولي در آن به عناصر عقلاني نيز توجه داشتيم و بايد گفت برنامه داشتن با معنويت و توكل منافاتي ندارد.

وي در پاسخ به دانشجويي كه پرسيد: آيا دستور امام(ره) بود با وجود ناوهاي آمريكايي در خليج‌فارس به بهانه جنگ عراق و كويت، به كشور عراق حمله نكنيد؟، گفت: جمعي از مسوولان كشور خدمت حضرت امام رفتند و به ايشان گفته بودند كه ما از اين به بعد نمي‌توانيم مقابله به مثل كنيم. امام فرموده بودند؛ چرا؟ مسوولان پاسخ داده بودند؛ آمريكايي‌ها مي‌خواهند كشتي‌هاي عراق را اسكورت كنند و در صورت حمله ما به آن‌ها، ما با آمريكايي‌ها وارد جنگ خواهيم شد. امام فرمودند؛ اگر من جاي شما بودم اولين كشتي را كه مي‌خواهد از تنگه هرمز عبور كند مي‌زدم. مسوولان كشور به ايشان گفته بودند؛ شما فرمانده ما هستيد و هرچه بگوييد ما انجام مي‌دهيم. اما امام فرمودند؛ من چيزي را به شما تحميل نمي‌كنم، خودتان تصميم بگيريد.

رضايي در بخش ديگري از سخنان خود در خصوص حوادث پس از انتخابات، با بيان اينكه انتخابات دو سال طول كشيد و از ابتدا تا انتهايش مسائل زيادي وجود داشت، تاكيد كرد: در فتنه بودن اين جريانات شكي نيست، چون حق و باطل با يكديگر تركيب شده بود.

وي همچنين گفت: بسياري از مردم تا 9 دي نمي‌دانستند كه چه اتفاقي افتاده است. فتنه‌اي كه رخ داد مقدمه‌اي براي رويارويي سوم ايران و آمريكا بود و در اين راستا قطعنامه 1929 منتشر شد.

رضايي تصريح كرد: در آن زمان كساني كه در صحنه سياسي بودند نبايد اجازه مي‌دادند اين حوادث طولاني شود. اين حوادث بايد حداكثر يك ماهه جمع مي‌شد ضمن اين‌كه اگر فعالان سياسي با اخلاق‌ برخورد مي‌كردند و اعتراضات مردم را سياسي نمي‌ديدند و طرفين و كساني كه درگير اين ماجرا بودند براي مردم حقي قائل مي‌شدند، چنان مسائلي پيش نمي‌آمد.

وي تاكيد كرد: اگر اعتراضات مردم مديريت درستي مي‌شد بعد از انتخابات اين مديريت روي دوم مردم‌سالاري در ايران را چنان تقويت مي‌كرد كه با وجود راي 40 ميليوني، معيار مردم‌سالاري در افكار عمومي چندين پله بالا مي‌رفت ولي از آن‌جا كه ظرفيت اخلاقي و فرهنگي در ايران از پيشرفت سياسي عقب‌تر است اين‌گونه نشد.

رضايي گفت: ما نمي‌توانيم همديگر را تحمل كنيم تا اعتراضي مي‌شود يك عده مي‌گويند برخي مي‌خواهند نظام جمهوري اسلامي را ساقط كنند و شعارها را تبديل به شعار عليه نظام و حتي عليه دستاوردهاي بزرگ انقلاب مي‌كنند.

وي با تاكيد بر اين‌كه « ما در مفاهيم اساسي در عرصه سياست نياز به بازسازي داريم» گفت: زماني چنين بازسازي رخ مي‌دهد كه شكاف بين اخلاق و سياست را پر كنيم.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اين‌كه حفظ نظام جمهوري اسلامي زماني حاصل خواهد شد كه ما در تحمل همديگر پيشرفت كنيم و در گفتارمان صداقت بيشتري داشته باشيم، اظهار كرد: نبايد از آزادي و عدالت در جهت عوام‌فريبي، تريبون درست كنيم، بايد با مردم صادق باشيم و خودخواهي‌ها را كنار بگذاريم. آن‌گاه مشكلي وجود ندارد و آمريكا و اسرائيل نيز نمي‌توانند براي ما مشكلي درست كنند. ما زنداني خود هستيم.

دانشجوي ديگري به اعتراضات رضايي بعد از انتخابات اشاره كرد و گفت: ما انتظارمان از شما بيشتر بود، شما انتخابات را زير سوال برديد.

رضايي پاسخ داد: چه قبل و چه بعد از انتخابات شما شاهد بوديد كه شيوه من با ساير نامزدها متفاوت بود. من مي‌دانم كه مردم قبل از انتخابات چه برداشتي از عملكرد من داشتند در مورد آن صحبت نمي‌كنم؛ اما بعد از انتخابات من ريسماني را به نام قانون انتخاب كردم و به آن متصل شدم. تا زماني كه وقت اعتراض كردن وجود داشت من اعتراض و شكايت كردم و حرف زدم، اما زماني كه شوراي نگهبان اظهارنظر خود را ارائه داد، من آن را تمكين كردم.

وي افزود: برخي دوستان حزب‌اللهي من از جمله آقاي وحيدي وزير دفاع چند ساعت مانده بود به اعلام نظر شوراي نگهبان به من گفتند؛ ما مي‌دانيم كه تو نظر شوراي نگهبان را تمكين مي‌كني، ولي در اين مورد زودتر اظهارنظر كن. من به آنان گفتم اجازه دهيد من مي‌خواهم عمل به قانون را به نمايش بگذارم ولي چون ديدم كه اين دوستان ناراحت مي‌شوند، زودتر اظهارنظر كردم، پس تا آن‌جا كه قانون اجازه داد بر طبق قانون عمل كردم. اگر خارج از قانون عملكردي داشتم، حرف شما درست بود. حال فرض كنيد كه من انتظارات شما را برآورده نكردم و از مهلت قانوني‌ام جهت انجام اعتراض استفاده كردم، آيا شما بايد به من فحش دهيد و من را تخريب كنيد؟

وي با بيان اين‌كه بايد بين من و ميرحسين و كروبي فرقي باشد، گفت: من نمي‌توانم اداي كساني را در بياورم كه تنها به دنبال جلب افكار عمومي هستند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام خطاب به دانشجويان اظهار داشت: اگر من انقلابي‌تر از شما نباشم، كمتر نيستم و اگر زودتر به خط مقدم دفاع از نظام و ولايت نروم، ديرتر نخواهم رفت، ولي به هر حال من يكسري مصلحت‌هايي داشتم. يك عده مي‌خواستند اظهار وجود كنند و حوادث ادامه پيدا كند؛ اما من نمي‌خواستم اين‌طور باشد.

وي با اشاره به نامه‌اي كه در آن زمان به مقام معظم رهبري نوشته بود، اظهار كرد: من در اين نامه بر اين نكته تاكيد كردم كه از همه نخبگان مي‌خواهم به وحدت بپردازيم. نامه من كاملا روشن است، ولي بعضي گفتند كه منظورم اين بوده كه سران فتنه تبرئه شوند و در واقع انواع مسائلي را اظهار كردند كه در نامه نبود و فقط برداشت شخصي آن‌ها بوده است. نمي‌خواستم جواب دهم و اگر بعد از اين همه مدت سوال نمي‌شد، جواب نمي‌دادم. به هر ترتيب من سرباز انقلاب بوده و هستم و امروز هم با همان روحيه جنگ و جهاد در هر عرصه‌اي كه باشم دفاع خود را ادامه خواهم داد.

دانشجوي ديگري با اشاره به حوادث اخير در مورد فرزندان شهيد باكري و همت گفت: عدم موضع‌گيري شما پايمال كردن خون شهداست.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ با بيان اين‌كه من به عقايد همه احترام مي‌گذارم و معتقدم بزرگترين دستاورد انقلاب، آزادي عقيده بوده است، تاكيد كرد: هم استفاده سياسي و تبليغي از خانواده شهدا و هم اهانت و توهين به آن‌ها محكوم است. به هر ترتيب مقام شهيد والا و بزرگ است.

وي با تاكيد بر اين‌كه، خانواده شهدا را نبايد در بحث‌ها و مسائل سياسي وارد كرد، گفت: ما نمي‌دانيم كه اگر آن شهيد حاضر بود چه تصميمي مي‌گرفت. مثلا اگر مهدي باكري كه من به خوبي مي‌شناسمش، حاضر بود چه تصميمي اتخاذ مي‌كرد.

وي تاكيد كرد: من از سياسيون كشور چه اصولگرا و چه اصلاح‌طلب خواهش مي‌كنم به سمت خانواده شهدا نرويد، ما صبر و تحملي در كشور داريم، وارد اين حريم‌هاي ارزشي نشويد؛ اگرچه آن‌ها هم حق دارند فعاليت سياسي كنند، اما نبايد به نحوي باشد كه به حريم شهدا آسيب وارد شود.
نظرات بینندگان:


 

 

 

افشاگری‌وزارت‌اطلاعات‌ازپول‌های‌فتنه

وزير اطلاعات در كميسيون امنيت ملي مجلس از افشاي قريب‌الوقوع پشتيباني‌هاي مالي سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي از جريان فتنه خبر داد.

كاظم جلالي نماينده مردم شاهرود و سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي كه در حاشيه جلسه عصر امروز (سه‌شنبه) اعضاي كميسيون متبوعش با خبرنگاران گفت‌وگو مي‌كرد، از حضور حجت‌الاسلام حيدر مصلحي وزير اطلاعات در اين جلسه خبر داد و گفت كه وي در اين جلسه به سؤالات چند تن از نمايندگان پاسخ داد.

*وزير اطلاعات: در منشور براندازي نظام آورده شده كه نبايد از مقدورات خارج از كشور غافل شد

وي افزود: اولين سؤال مربوط به كواكبيان نماينده سمنان بود كه درباره جزئيات و مستندات سخنان وزير اطلاعات مبني بر كمك يك ميليارد دلاري به خاتمي، موسوي و كروبي پرسيد كه وزير اطلاعات به شكل تفصيلي در پاسخ به اين سؤال گفت "در منشور براندازي كه از بخشي از اصلاح‌طلبان به دست آمد، آورده شده كه نبايد از امكانات و مقدورات انساني و غيرانساني خارج از كشور غافل شد ".

جلالي اضافه كرد: همچنين وزير اطلاعات گفت "در سند تأملات راهبردي حزب مشاركت آمده است كه بخش مردم سالار بايد از بحران‌هايي كه كل سيستم سياسي را تهديد مي‌كند، استفاده نمايد ".

سخنگوي كميسيون امنيت ملي مجلس بر همين اساس يادآور شد: وزير اطلاعات بيان كرد كه دشمن 17 ميليارد و 700 ميليون دلار در بحث جنگ نرم هزينه كرده‌ است؛ اسناد آن وجود دارد. البته اين رقم غير از رقمي ا�





:: بازدید از این مطلب : 123
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 7 / 7 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: